تازه از روز عید فطر است که کار شیطان شروع میشود! راهزن، وقتی بار را جمع کردهای و از سفرِ پُرسود برمیگردی، وقتی نزدیک مقصد هستی به کاروان داراییات میزند!
هرچه نور قرآن به راهِ تاریکِ آینده اضافه کردهای، هرچه اشک جمع کردهای در چشمهی چَشمانت، هرچه شبِ قدر بر ذخیره قبر و قیامتت افزودهای را دو دستی بچسب، دو چشم داری دو چشم دیگر قرض بگیر تا این دارایی را دو روزِ دنیا به بادِ فنا ندهی. پول که میخواهی بدهی چندباری اسکناسها را زیر و روی میکنی، صفرها را میشماری کم و زیاد نشود، عمر را و حاصلِ عمر را از چه بیحساب و کتاب رها کردهای؟
خدا البته حواسش جمع است. پشتت به اهل بیتی گرم است که بر تو از زمانی که در رَحِم مادرت بودهای رَحم کردهاند. چه بسا پدرت با همهی دلسوزیاش لحظهای غفلت کرده اما آنها چشمشان به تو بوده. مادرت در بازار دستت را رها کرده اما مادرت زهرا دستت را گرفته است.. و آن روز که دست همهمان از دنیا کوتاه میشود، خدا و رسولِ خدا و اهلبیتِ رسولش، دستگیر است انشاالله، هرچند که بارِ ثواب و بندگیمان غارتِ شیطان شده باشد، هرچند که فکر میکنیم اصلا باری جمع کردهایم و چیزی برای عرضه در بارِ عامِ الهی داریم!
اطالهی کلام نمیکنم که عید است و مسلمین سرخوش، انشاالله ابرها کنار برود و هلالِ ماه رؤیت بشود، که عیدِ واقعی و عدالتِ اسلامی، جز در دیدنِ هیبتِ حیدری و شنیدنِ خطبههای دلربای مهدوی، محقق نمیشود..
#سید_مصطفی_موسوی
عید فطر ۱۴۰۱