نسل بی‌اسطوره
3 سال پیش


آقای نادر رفت. به جای پر کردن نامش در واقعیت و یادش در مجازیت، راهش را آباد کنیم! او اسطوره‌ی رسانه‌ی #انقلاب بود. دو سه نسل بعد، از ما اسطوره‌ای زنده می‌خواهد در هر موضوعی که به ذهنتان خطور کند.

“نسلِ بعد از ما #اسطوره می‌طلبد” و دست ما از اسطوره‌ی زنده خالیست! اسطوره‌های مرده هم خوب‌اند اما برای این نسل که کتاب‌ کمتر می‌خواند لابه‌لای تاریخ مدفون می‌شوند. مایی که امروز عمر خودمان را تلف می‌کنیم، نمی‌توانیم در آباد کردن دین و دنیای مردم تلاش کنیم. ما که هنوز خودمان را نساخته‌ایم، نمی‌توانیم آتشِ بینش در ظلماتِ ظلم برپا کنیم! و با این دست‌های خالی، حتی نمی‌توانیم آبِ پاکی بر آتش ناپاکی‌ها بریزیم..

اینگونه که برما می‌گذرد، پناه بر خدا که سنگ‌قبرمان به سال نکشیده جوانه می‌زند. طوفانِ حوادث ما را در خودمان گم کرده، ما چگونه گذشته را پیدا کنیم و آینده را به نسل‌های بعد نشان بدهیم؟ ما برای آیندگانِ مطالبه‌گر چه حرفی داریم؟
خدا شاهد است که فی‌الحال فقط کلمات را دارم! کاش در عصری بودیم که شعارها را می‌توانستیم زندگی کنیم! کاش خرجِ مردانگی‌مان دو خط وصیت لای #قرآن و یک لباس خاکی بود و پاره کردنِ بندِ نافِ تعلقاتِ روزمره‌. کاش لااقل جوانی بودیم در سرزمینِ زیتون‌ها، و قسم به #زیتون جهاد را با سنگ‌ها ثبت می‌کردیم و حرف‌هایمان را با خون، ثابت!
می‌دانم در این راه با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمی‌شود! می‌دانم اما می‌خواهم بگویم احدی شهید نمی‌شود مگر آن‌که خودش را خوب ساخته باشد! و از خودش رد شده باشد! و از خوبِ خودِ رد شده‌اش، رد پایی به جا گذاشته باشد.. شهید نمی‌شود مگر آن‌که خودش را تکثیر کرده باشد در یادِ مردان و چشمِ قصه‌‌گوی مادران و خاکِ دلِ جوانانش..

سید مصطفی موسوی
ده اردیبهشت هزار و چهارصد و یک