آغوش مرگ

مرگ، همه‌مان را یک روز مثلِ روز اولِ نفس کشیدن‌ در آغوشِ محکم و امن و گریانِ مادر، به #آغوش می‌کشد. کسی را در بستر بیماری، حلقومش را می‌گیرد و به #دکتر و پرستار و علم و دانشگاه می‌خندد. دیگری را بی‌هوا بغل می‌گیرد، مثل پدری که پسر بچه‌ی بازیگوشش‌ را. عده‌ای را که پلک‌هایشان سنگین شده به خوابی ابدی می‌کشد. دیگری را با چشمانِ از حدقه بیرون زده‌ی #تصادف می‌برد. به عده‌ای مجالِ رسیدنِ کلمات را از حلق به #زبان نمی‌دهد

ادامه مطلب