فتح خون
4 سال پیش

شهید آوینی کتاب «فتح خون» را احتمالاً در محرم سال ۱۳۶۶ نگاشته است. او در زمان حیات، فرصتی برای تنظیم و چاپ این کتاب نیافت و تنها دو فصل ششم و نهم را تحت عناوین «ناشئه‌اللیل» و «سیاره رنج»، پس از تنظیم و ویرایش برای چاپ به ماهنامه «سوره» و «کتاب مقاومت» (فصلنامه دفتر ادبیات و هنر مقاومت) سپرد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«آیا آنان نمی‌دانستند که خلافت امتیازی موروثی نیست که از پدر به فرزند ارشد انتقال یابد؟

غبار غفلت بر همه چیز فرومی‌نشیند و آیینه‌های طلعت نور کور می‌شوند و رفته‌رفته یاد خورشید نیز از خاطره‌ها می‌رود، و نه عجب اگر در دیار کوران بوزینگان را انسان بینگارند!

اکثریت کامل مردم سَنه شصت‌و‌یکم هجری قمری کسانی بودند که در دوره عثمان به دنیا آمده، در پایان عهد علی رشد یافته بودند. اکنون، در دوره معاویه، اینان حتی از تاریخچه زمام‌داری معاویه در دمشق خاطره‌ای روشن نداشتند. معاویه بن ابی‌سفیان ولایت شام را از خلیفه اول گرفته بود و اکنون نزدیک به چهل سال از آن روزها می‌گذشت.

در کتاب «پس از پنجاه سال» در این باره آمده است:

پنجاه‌ساله‌‌های این نسل پیغمبر را ندیده بودند و شصت‌ساله‌ها هنگام مرگ وی ده‌ساله بودند. از آنان که پیامبر را دیده و صحبت او را دریافته بودند، چند تنی باقی بود که در کوفه، مدینه، مکه و یا دمشق به‌سر می‌بردند… اکثریت مردم، به‌خصوص طبقه جوان که چرخ فعالیت اجتماع را به حرکت درمی‌آورد یعنی آنان که سال عمرشان بین بیست‌و پنج تا سی و پنج بود، آن‌چه از نظام اسلامی پیش چشم داشتند، حکومتی بود که «مغیره بن شعبه»، «سعید بن عاص»، «ولید»، «عمرو بن سعید» و دیگر اشراف‌زاده‌های قریش اداره می‌کردند…»