عید فطر

تازه از روز عید فطر است که کار شیطان شروع می‌شود! راهزن، وقتی بار را جمع کرده‌ای و از سفرِ پُرسود برمی‌گردی، وقتی نزدیک مقصد هستی به کاروان دارایی‌ات می‌زند! هرچه نور قرآن به راهِ تاریکِ آینده‌ اضافه کرده‌ای، هرچه اشک جمع کرده‌ای در چشمه‌ی چَشمانت‌، هرچه شبِ قدر بر ذخیره قبر و قیامتت افزوده‌ای را دو دستی بچسب، دو چشم داری دو چشم دیگر قرض بگیر تا این دارایی را دو روزِ دنیا به بادِ فنا ندهی…

ادامه مطلب
خدایا دورت بگردم

عمامه‌ی مشکی با آن پیچ‌های ریز و تو در توی پارچه‌ای را از سر برمیداشت و میگذاشت روی میزِ کوچک چوبی مطالعه‌اش، بعد دست میکرد پَر قبایِ سفیدش، دسته‌ی ده هزارتومانی‌های نو را در می‌آورد، بسم‌الله میگفت و شروع میکرد به شمردن، ما هم نشسته بودیم نگاهش میکردیم میشمردیم تا برسد به انتهایش، انگار مواظب باشیم که اشتباه نکند…

ادامه مطلب